رییس هیات مدیره انجمن کوتاهقامتان بلندهمت با انتقاد از کمتوجهی و عملکرد ضعیف مسوولان در خصوص «معلولیت و ضرورتهای موردنیاز این تفاوت فردی» گفت: افراد و سازمانها و در راس آنها مسوولان اگر مبنای عمل شان حرکت در مسیر «مسوولیت اجتماعی» شان باشد قطعا نه تنها حوزه معلولیت بلکه تمام لایههای سطحی و عمقی جامعه به مرور به سامان می رسند.
محبوبه ابراهیمخانی در گفت و گو با آتیهآنلاین عنوان کرد: مسوولیت اجتماعی به معنی آن است که افراد و سازمانها در راستای حفظ و منافع جامعه عمل کنند و به نوعی سازمانها و افراد را ملزم میکند که سیاستهایی با هدف ارزش افزوده به نفع جامعه اعمال کنند که متاسفانه در جامعه ما در هیچ سطحی از جایگاههای اجتماعی «مسوولیت اجتماعی» را نمیشناسد بنابراین تا زمانی که این مفهوم برای مدیران به نحو درست فهم پذیر نشود، نباید انتظار اجرای آن را از دیگر کنشگران جامعه داشت.
ابراهیمخانی یادآور شد: جامعه با رسیدن به بلوغ فکری و فهم درست از فلسفه معلولیت میتواند در تعامل با معلولان کارکرد اثرگذاری داشته باشد، بنابراین اگر مسوولیت اجتماعی در سایه ارتقاء سطح سواد، آموزش و ایجاد انگیزه در منطق و شیوه زندگی کنشگران نهادینه شود، میتواند به یک سرمایه و بانک عاطفی در کشور تبدیل شود.
رییس هیات مدیره انجمن کوتاهقامتان بلندهمت در پاسخ به اقدامات ضروری در جهت تغییر نگرش جامعه نسبت به معلولیت و پروژه عادیسازی معلولیت تصریح کرد: در جهت عادی سازی واژه، موضوع و حقیقت وجودی معلولیت در گام نخست باید نگرش جامعه در خصوص معلولیت تغییر کند. متاسفانه عملکرد مسوولان ایران در ماهها وسالهای گذشته مصداق روشنی از کمبود شناخت و آگاهی لازم نسبت به مولفه «مسوولیت اجتماعی» است، در حالی که این مولفه در سطح جهان به سرعت در حال اشاعه و اثربخشی درست است، در کشور ما بیشتر به واژهای شیک و مجلسی که تنها کارکرد نمایشی دارد تبدیل شده است.
وی در پاسخ به تاثیر فرایند درونی کردن خوبیها و بدیها و ایدهآل گرایی بر کودکان در خصوص معلولیت و افراد دارای معلولیت گفت: کودک دارای معلولیت و با تفاوت فیزیکی برای اولین بار در خانواده به عنوان کوچکترین نهاد اجتماعی متوجه تفاوت و تبعیض خود با دیگر اعضای خانواده میشود و این ابتدای چالش است و پس از آن مهدهای کودک، پیش دبستان و مدارس شکاف را عمیق تر میکنند و در نهایت شرایط به گونهای پیش میرود با حضور او در اجتماع تحمل برخی واکنشها و رفتارها از سوی جامعه برای خود فرد معلول طا قت فرسا وآزاردهنده میشود و بعضا به جهت ترس از تحقیر و تمسخر، به فردی گوشه گیر، پرخاشگر و ناسازگار تبدیل میشود.
ابراهیمخانی با اشاره تاثیر قدرت و ظرفیت «فرهنگ» هر جامعه در رشد و تقویت ریشههای احساس مسوولیت نسبت به دیگران و جامعه، افزود: اگرچه اقدامات مربوط به عادیسازیِ تفاوتی بهنام «معلولیت» تا حالا چندان موثر نبوده، طوریکه بعضا سببساز گوشهگیری و دوری از جامعه توسط افراد معلول شده است اما با اشراف بر این موضوع که معلولیت مثل رنگ پوست تنها یک تفاوت است می توان با فرهنگ سازی و بهره گیری از آموزههای فرهنگی و اجتماعی و تکیه بر خرد جمعی و کیاست، غفلت در گذشته را به جبران در آینده تبدیل کرد.